سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ماه من ...

فقط برای شما...

 

تقدیم به بانوی آب وآفتاب حضرت فاطمه زهرا (س) (امید که از این روسیاه بپذیرد...)

درد ودل های زینبی...

یه روزکه بابامون نبود  *  دستاشو دشمن بسته بود *خونه مونو آتیش زدن *به مادرم کتک زدن* میون صدتا خاطره *تو خاطرم میخ دره *پهلوی مادرم درید *از بازوهاش خون می چکید* کی می دونه درد نبرد؟ *پشت درو چهل تا مرد* کی می دونه چی کشیدیم *وقتی اونو زخمی دیدیم* بابام صدا زد بی حیا *مردی سراغ من بیا *آره بابام صبر کرده بود  *وگرنه غوغا کرده بود * مامان که می خواست نذاره  * بابارو با خود ببرن * دست بابامونو گرفت * بهش تازیانه زدن  *مادرمون کشون کشون * دنبال بابا می دوید * گاهی روی زمین می خورد *  از پهلوشم خون می چکید * بی غیرتا مادر ما * دخت نبی اکرمه *چرا اونو کتک زدین ؟ * که اون دلش پر ازغمه  *

....

حالا دیگه توی خونه * بستری پهنه رو زمین *  توش خوابیده مادرمون * گاهی می ناله چه حزین * این روزا بابامون دیگه  *حسابی توی خودشه  * مادر اینو خوب می دونه * که بابامون عاشقشه * 

....

یه روز مادر تو بسترش  *نشست ومن رو طلبید * اشک از چشاش دونه دونه * می ریخت وقتی که منو دید * یه بقچه سپیدی رو  * سپرد به دست من وگفت: * سه تاکفن توی اینه *  اینو با بغض وناله گفت *  گفت که یکیش مال منه *یکیش برای پدرت  *اون یکی مال حسنه  *توی دلم ولوله بود  *پس این میون سهم حسین  *از اون سه تا کفن چی بود؟  *مادر با اون حال خراب  *دستشو کشید روی سرم * گفت که تن حسین من * صد پاره میشه دخترم  *

....

یه شب مادر *همه ما رو کرد صدا  *گفت که بیاین جمع بشیم * باهم دیگه کنیم دعا  *خوشحال شدیم که اون می خواد * برای شفا ش دعاکنه * اما شنیدیم که می خواد * خداعمرشو تموم کنه  *دیگه توی خونه ما  *صدای مادر نپیچید  *نوای ناله اش نیومد * کسی اونو بیدار ندید * پدر کنج اتاق او  *سرشو گذاشت رو زانو هاش * دونه دونه اشک می ریخت * ناله می کرد یواش یواش * پدر سفارش کرده بود * تا گریه مون بلند نشه  *تا که زدشمنای او * هیچ احدی خبر نشه  *

....

پدر داره مادرمو * توی یه تابوت می ذاره  *اشک می ریزه، آه می کشه  *راهی جز این کار نداره * مادرمو غریبونه  *تو شب تاریک می برن * تاکه برن یواشکی  *اونو به خاکش بسپارن  *هنگام غسل مادرم  *پدر یهو سرشو به دیوار کوبید * نمی دونم چی دیده بود؟! * شاید جای سیلی رو دید ...*

.....

حالا دیگه توی خونه  *خالیه جای مادرم  *دلم می سوزه برای * درد دلای پدرم * قصه غصه های ما  *با مادرم تموم نشود * دردو دلای زینبی * با این یکی تموم نشد * ظلم وستم به مادرم * آغاز یک فاجعه بود * شاید نتیجه اونم  *غصه های کربلا بود...

 

لعنت ابدی خدا بر قاتلانت...